«بهنظر من، جان استوارت میل با این پیشنهاد که دولتها تلاش خود را صرف ایجاد بهترین موازنه بین واگذاری زندگی خصوصی مردم به خود آنها و جلوگیری از درد و رنج آنها کنند کمابیش حرف آخر را میزند. کار کشف این که چه کسانی در معرض درد و رنج قرار دارند مسئولیتی است که میتوان به مطبوعات آزاد، دانشگاههای باز، و افکار عمومی روشنبین محول کرد.»
– ریچارد رورتی، «پیشامد، بازی، و همبستگی»
اغلب این سوال ته ذهنام هست: ملت محترم، لطفا" بفرمایید با شما چه کار نمیشود کرد؟ انگار کافی است کمی احساساتیتان کنند: اندکی اشک و کمی خنده و قدری سرگرمی و ...، آنوقت با شما همه کار میشود کرد.
«اخراجیها» بهترین فیلم عالم هم باشد، من به دیدن آن نمیروم.
اسفآور است كه عدهاي عقدهاي آدم انديشايي مثل مهدي خلجي را آماج اتهامات ابلهانه كردهاند – و همچنين دردآور كه كوتولهي بيشرمي به خود اجازهي توهين به او را داده. مهدي خلجي، آنگونه كه من از خلال نوشتهها و نقدونظرهاي هرازگاهي شناختم، انساني است ارزنده و از اين رو شايستهي انتقاد، ولو با گزندهترين الفاظ. گفتن ندارد: با همهي اختلاف نظرها، از بابت كوششي كه در راه انديشهگري دارد، من احترامي براي او قائل ام بسيار بيش از آن كه بداند.